فیلم "انتهای خیابان هشتم" ساخته علیرضا امینی و به تهیه کنندگی سید جمال ساداتیان نوروز امسال بعد از دو سال که مشکلاتی برای اکران داشت، روی پرده رفت. این فیلم یک کار اجتماعی است که در آن ترانه علیدوستی، حامد بهداد و صابر ابر بازی می کنند.
این فیلم با تعداد سینماهای محدودی در تهران اکران خود را آغاز کرد اما با گذشت چند هفته به تعداد سالن های نمایش دهنده آن اضافه شد و فروش نیز سیر سعودی پیدا کرد. در بخش اول گفتگو مهر با کارگردان و تهیه کننده "انتهای خیابان هشتم" در ارتباط با شرایط اکران و رضایت آنها از فروش فیلم صحبت کردیم.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: شما برای یک فیلم اجتماعی اکران نوروزی را انتخاب کردید. فیلمی که به واسطه موضوعی که مطرح میکند تند و تیز است و ممکن است به دلیل فضای تلخی که دارد مخاطب آن را پس بزند. در صورتی که در اکران نوروزی عمدتاً فیلمهایی روی پرده می رود که مفرح است.
- سید جمال ساداتیان تهیه کننده "انتهای خیابان هشتم": در جایی که ما حدود 270 سینما در کشور داریم و حدود 100 فیلم نیز در طول سال تولید میشود در بهترین شرایط ما فقط حدود 40 فیلم میتوانیم اکران کنیم. در این شرایط من به عنوان تهیه کننده قدرت انتخاب ندارم تا به زمان ایدهآل اکران فکر کنم.
با توجه به این محدودیتها همه در تلاش هستند در اولین زمان ممکن فیلم خود را اکران کنند. ولی چند ماهی بود که در حال رایزنی برای اکران "انتهای خیابان هشتم" بودیم. پیش از این قرار بود نوروز 90 فیلم به روی پرده برود که موکول شد به اول تابستان و بعد عید فطر و همین طور زمان تغییر کرد. از طرفی مدام در حال از دست دادن فرصتها بودیم و از جهت دیگر باید به خود فیلم هم فکر میکردیم. ما نمی خواستیم خیلی از زمان تولید "انتهای خیابان هشتم" دور شویم به همین دلیل از فرصت نوروز 91 استفاده کردیم.
البته تنوع اکران در هر شرایطی میتواند موجب جذب مخاطب شود. امسال هم اکران نوروز بر همین اساس طراحی شد که در آن از هرگونه سینمایی، فیلم قرار گرفت. ما هم یکی از این فیلمها بودیم که به این تنوع نوروزی کمک میکرد. نوع استقبال هم نشان میدهد با مردم ارتباط برقرار کرده است. به لحاظ موضوعی شاید کمی مخاطبان نوروزی اذیت شدند. اما باز هم به دیدن فیلم میرفتند. البته ما در ابتدای اکران خیلی تبلیغات مناسب نداشتیم اما بیشتر فیلم در همان ابتدا از طریق تبلیغات دهان به دهان دیده شد. واکنشی که ما گرفتیم خوب بوده است چون مردم همه راضی هستند.فکر میکنم زمان بدی را برای اکران انتخاب نکردیم. با این که سالنهایی که در اختیار داشتیم کوچک بوده اما فروش قابل قبول است.
ما میخواستیم فیلم در سینما فرهنگ هم اکران شود. چون به لحاظ فضای فیلم اگر در این سالن روی پرده میرفت ما با مخاطب جدیتری روبرو بودیم. ولی متاسفانه این ممیزی که در بنیاد فارابی برای فیلمها اعمال میشود فرصت نمایش در این سالن هم از ما گرفت.
* به هر حال افتتاح مجتمع فرهنگی قلهک که متعلق به شما است همزمان با آغاز اکران "انتهای خیابان هشتم" باعث شد که شما مخاطبین این منطقه را هم پوشش دهد.
- بله. درست است که افتتاح این سالن با نمایش "انتهای خیابان هشتم" همزمان بود. اما زیاد برای مخاطب شناخته شده نیست. یک ماه است از افتتاح سالن میگذرد و چون منطقهای که در آن قرار گرفته است فرعی است زیاد مردم آن را نمیشناسند. سینما فرهنگ قدمت طولانی دارد و در خیابان اصلی هم قرار دارد و برای مردم شناخته شده است. اما جالب است همزمان یک فیلمی در سینمای جوان روی پرده رفت و چند قدم بالاتر در سینما فرهنگ نیز نمایش داده میشد.
بنیاد فارابی مجوزهایی که وزارت ارشاد صادر میکند را هم به عنوان مرکز زیرمجموعه وزارت ارشاد به رسمیت نمیشناسد. جالب است که آنها برای اینکه فیلمی در فرهنگ نمایش دهند یک بار دیگر فیلم را ممیزی میکنند. در این شرایط که یک مرکز زیر مجموعه وزارت ارشاد است و چنین شرایطی دارد باید توقع داشته باشیم کسی که از خارج از سینما بیاید و در این هنر دخالت میکند.
* اما شروع خوبی به لحاظ تعداد سینما و تبلیغات نداشتید؟
- بله. ما روزی که اکران خود را با 7 سینما آغاز کردیم و هیچ سالنی هم در شهرستان در اختیار نداشتیم. در همان ابتدا حتی یک بیلبورد خیابانی نصب نکرده بودیم. تیزرهای فیلم هم خیلی خیلی محدود از تلویزیون پخش میشد. آنقدر هزینههای تیزر گران است که ما فقط توانستیم در یک تایم کوتاه، سه بازیگر اصلی فیلم را معرفی کنیم. ما مثل برخی فیلمهای دیگر با تخفیفات ویژه در این بخش روبرو نبودیم که به جای تیزر برای آنها تلویزیون آنونس پخش میکردند.
حقیقتا ما این شرایط را نداشتیم. بیشتر تبلیغات را مدیون مخاطب هستیم. همین تبلیغات دهان به دهان نشان می دهد اکران "انتهای خیابان هشتم" در نوروز تصمیم اشتباهی نبوده است.در حال حاضر که سه هفته است از اکران می گذرد هر روز به موقعیت اجتماعی فیلم اضافه میشود.
* وقتی متوجه شدید که قرار است کنار فیلم شما آثاری به روی پرده برود که به نوعی دولتی یا سفارشی هستند احساس نکردید ممکن است با رقیبهایی روبرو شوید که به هر حال به لحاظ شرایط از شما چندین پله بالاترند و فیلم در موقعیت برابری اکران نمیشود.
- بله. این موضوع درست است. ما در شهر یا استانی که میخواستیم "انتهای خیابان هشتم" را اکران کنیم با این موضوع مواجه شدیم که سینماداران میگفتند باید یک فیلم دیگر را اکران کنیم به صراحت ما این موضوع را میشنیدیم. این معضلات در اکران در هر زمانی وجود دارد و راه مقابله با آن نیز مشخص نیست. از 270 سینمایی که در کشور داریم حدود 150 سالن دولتی است که متعلق به شهرداری، حوزه هنری، بنیاد مستضعفان و ... است. تقریباً در این سالنها نیز فیلمها دستوری اکران میشوند. اما وقتی یک فیلم ظرفیت خوبی برای اکران داشته باشد دیگر این شرایط نمیتوانم بگویم اهمیت ندارد اما خیلی تاثیر گذار نیست.
این فیلم با تعداد سینماهای کمی اکران خود را آغاز کرد اما در زمان جایگاه خود را پیدا کرد و به نوعی خودش را توسعه داد. به همین دلیل حالا ما 14 سالن در تهران داریم و این تعداد اولیه افزایش پیدا کرده است. شهرستانها هم همینطور. مطبوعات هم خیلی کمک میکنند. حمایت مردمی از فیلمهای مستقل هم اتفاق خوبی است. مطبوعات هم با نقدها، گزارش و مصاحبه به نوعی به اطلاع رسانی فیلم کمک کردند.
*توقف اکران دو ساله فیلم چقدر به گیشه آن کمک کرد. آیا مخاطب منتظر اکران "انتهای خیابان هشتم" بود.
- من نمیخواهم بگویم مخاطب منتظر نبوده است.
* شما و علیرضا امینی کارگردان "انتهای خیابان هشتم" هیچ وقت صراحتاً در این دو سال درباره اتفاقات پیش آمده برای فیلم صحبت نکردید.
- علیرضا امینی : همه فکر میکردند نظارت و ارزشیابی ارشاد و یا معاونت سینمایی اجازه اکران فیلم را به ما طی این دو سال نمیداد. ولی فشارهایی از بیرون به ارشاد وارد شده بود که آنها بیشتر نگران بودند. وقتی با معاونت سینمایی صحبت میکردیم متوجه می شدیم آنها حامی فیلم هستند ولی بیشتر نگران هستند که نمونه آن را هم درباره فیلم هایی که در اکران متوقف شدند، دیدیم. اگر من میدانستم که شخصاً سجادپور و یا شمقدری با فیلم مشکل دارند می رفتم و اعتراض می کردم. در صورتی که فشار از بیرون بود و ما نمیدانستیم به چه کسی باید اعتراض کنیم. من مطمئن بودم اینها بیشتر نگران فیلم هستند.
- ساداتیان: به فیلم باید مثل یک انسان نگاه کنیم. هر فردی که در جامعه زندگی میکند از یک حقوق اجتماعی برخوردار است. اگر مجرم است باید قانون با او برخورد کند اما وقتی حکم بر علیه او نیست پس فرد از آن موضوع مبرا است و باید مثل همه زندگی کند. همه هم در برابر قانون مساوی هستند.
معیار ما در کشور ارشاد است. هر فیلمی که از یک مجرای قانونی عبور میکند بدین معنی است که یک حقوق اجتماعی دارد و هیچ فردی نمیتواند این حقوق اجتماعی را از او سلب کند. هر فیلمی که مجوز ساخت و یا نمایش میگیرد یک سری افراد که معتمد نظام هستند زیر پروانه ساخت و یا نمایش شما را امضا میکنند. پس شما این مراحل را طی کردهاید. در این شرایط کار پسندیدهای نیست که افرادی در قالب افراد دلسوز وارد موضوع میشوند. از کجا معلوم فردی که این فیلم را ساخته است دلسوز نظام نباشد. شاید فردی که سازنده فیلم است اعتقادات دینی محکمتری از افراد معترض داشته باشد.
یک جامعه پویا و خلاق نباید این گونه چکشی برخورد کند. یک کارگردانی آمده یک اثری را ساخته و حالا اگر عدهای دیگر با آن مشکل دارند بیایند فیلم را نقد کنند و یا درباره آن صحبت کنند. اتفاقاً رسانهها هم نقش کلیدی خود را اینجا میتوانند نشان دهند. من این موضوع را بارها در مصاحبههای خود عنوان کردم. یک فیلم قرار است چه کاری انجام دهد. قرار نیست معجزه کند. سادهترین بحثی که عنوان میکند این است که یک صورت مساله را میتواند در 100 دقیقه بیان کند.
اگر این صورت مساله درست مطرح شود میتواند توجه افکار عمومی را به خود جلب بکند. نقش رسانهها این است که اگر توجه افکار عمومی به این مسئله جلب شده بهتر است پیرامون آن صحبت کنند.
"جدایی نادر از سیمین" در دنیا و در ایران مخاطبین را به خود جلب کرد. آیا موضوعی که در فیلم مطرح میشود را فقط یک جامعه شناس و یا روان شناس میتواند درباره آن صحبت کند؟ اما از زوایای متعدد افراد مختلف میتوانند موضوع را باز و اطلاع رسانی کنند و باعث افزایش سطح ارتقاء حوزههای اجتماعی جامعه شوند. خیلی هشدارها را می توان از این طریق در قالب بحثهای اجتماعی ارائه داد. شما فرض کنید 10 میلیون در تهران زندگی میکنند آیا همه این افراد باید تابع 300 نفری باشند که معترض هستند و تجمع میکنند. آیا باید 10 میلیون نفر تابع معترضین باشند؟
یک اثری زائده ذهن بشر است و موضوعی را مطرح میکند، اما ممکن است افرادی مخالف آن باشند. پس استدلال میدهند و از نگاه فکری به آن حمله میکنند. اما در یک جامعه پویا و خلاق بهتر است افراد از زوایای مختلف عقاید خود را مطرح کنند. ممکن است یک فیلمساز اندیشهای دارد و درباره آن فیلم میسازد اما یک کارگردان دیگر با اندیشهای مخالف آن، اثر دیگری میسازد. در دنیا هم به این شکل است. این تضارب آرا در جامعه وجود دارد پس ما اجازه دهیم با بحثهای اجتماعی درباره آن صحبت کنیم.
* شما معتقدید که معترضین هیچ واکنشی در قبال فیلم یا اثر شما نداشته باشند؟
- ما نمی خواهیم مطلق گرایی کنیم. همه چیز در اعتقاد ما نسبی است. بهتر است یک فیلم وقتی به نمایش در میآید از زوایای مختلف بررسی شود. همه یک راهکاری ارائه کنند تا از این طریق خودمان را اصلاح کنیم و در کارهای بعدی این موارد را لحاظ کنیم. از طرفی ممکن است جامعه آنقدر به انفعال روی بیاورد که کسی اصلاً جرات اظهار نظر نداشته باشد. این گونه ما نیز در جریان واکنش ها قرار نمیگیریم چون نظرات مثبت یا منفی را نمی دانیم.
من معتقدم این گونه برخوردهای سلبی شوکی به جامعه وارد میکند. و باعث می شد ما در جریان واکنشهای نخبهها قرار نگیریم. من به عنوان تهیه کننده تلاش می کنم در سال دو یا سه فیلم تولید کنم. اما حالا با این شرایط نمیدانم باید سراغ چه فیلمی با چه موضوعی بروم و بلاتکلیف هستم. من فیلم دیگری به عنوان "برف روی کاجها" دارم فیلمی بوده که در جشنواره مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و تندیس بهترین فیلم از نگاه تماشاگران هم گرفت. این برآیند مخاطب است.
فضا را بهتر است آنقدر تنگ نکنیم که در انتها متوجه نشویم چه کاری را قرار است انجام دهیم. این ذهن بشر ماشین نیست که مدام یک مدل که سفارش شده است تولید کند. بهتر است آنقدر فضا را بسته نکنیم به طوری که تولید سال 91 یا 92 ما خنثی شود و مخاطبان هم با آنها ارتباط برقرار نکنند.
به طور نمونه در دو سال اخیر هجمه به سمت آثار تلویزیونی زیاد شد به طوری که بیشتر آثار خنثی شدند. از این طرف این اتفاق باعث شد که شبکههای ماهوارهای به شدت در خانوادهها رخنه کنند. قطعاً سهولت شبکههای داخلی بیشتر از خارجی است اما مردم این شبکهها که دسترسی به آنها برایشان آسان است را کمتر نگاه میکنند و با مشقت شبکههای خارجی را میگیرند و حتی حاضرند هزینه کنند در صورتیکه قانون هم با آنها برخورد میکند.
من معتقدم چرا باید شرایطی ایجاد کنیم که مردم خلاف قانون عمل کنند. ما نباید بسترهای عمومی جامعه را به گونهای به وجود آوریم که مردم به خود اجازه دهند که تخلف کنند.
سینمای ملی ما اگر قرار باشد تهی شود مردم کم کم به سینما نمیروند. از طرف دیگر فیلمهای خارجی در دسترس هست و این خلاء را پر می کند. اما همین تولیدات داخلی بومی و ملی صد در صد از آثار خارجی برای ما بهتر است حتی اگر نقص داشته باشد. بهتر است کاری نکنیم که فیلم ها را به طور کل از فرهنگ عمومی جامعه حذف کنیم و جای آن را آثار خارجی پر کند. فکر میکنم باید کمی تجدید نظر در رفتار بکنیم.
ادامه دارد...
گفتگو از بیتا موسوی
نظر شما